به دنبال تصویب کلیات طرح حذف ۴صفر از پول ملی یک کارشناس اقتصادی به بررسی معایب و مزایای این طرح را بررسی کرد و گفت: این طرح تاثیر خاصی بر روی اقتصاد نخواهد داشت.
پس از مدتها جدال بر سر حذف چهار صفر از پول ملی سرانجام مجلس در 15اردیبهشت ماه کلیات این طرح را تصویب کرد و بر این اساس دولت 4سال فرصت دارد تا این تصمیم را اجرایی کند.
در همین راستا مجید شاکری، کارشناس و پژوهشگر اقتصادی در لایو اینستاگرام اقتصادآنلاین به بررسی تبعات و نتایج این تصمیم پرداخت که شرح آن در ادامه میآید؛
حذف چند صفر رویهای خیلی عادی است که بارها در دنیا انجام شده و کشورهایی که از تورم بالا رنج میبردند به این کار روی آوردند تا مبادلاتشان آسانتر شود مثلا برزیل 16 بار این کار را کرده و درمجموع 63 صفر را طی 50سال حذف کرده است. اصطلاح دقیق حذف صفر تغیر نام است زیرا فقط اسم پول عوض میشود برای مثال تا کنون میگفتیم کالایی 100هزار ریال است و الان میگوییم یک تومان است و اتفاق خاصی نمی افتد.
موافقین این کار از آسان شدن حسابداریها و بروز اشتباهات کمتر در محاسبه اعداد میگویند. در خصوص هزینه هم باید بگویم حذف صفر در کشورهایی که تورم بالا دارند هزینه امحای پایین تری دارد زیرا این کشورها آنقدر تورم داشتند که بانک مرکزی عادت کرده است صفر را به حسابها وارد کند و کمتر به سرعت تورم اسکناس جدید چاپ کرده است به همین دلیل در این کشورها سیستم پرداخت الکترونیک بسیار پیشرفته است و نسبت اسکناس به کل نقدینگی کم است مثل ایران و کلمبیا و بخاطر همین به سمت حذف صفر میروند.
اما در خصوص معایب این تصمیم باید گفت ما با مسئله تطابق اجتماعی افراد جامعه با واحد جدید را داریم و معمولا این جنس تغییر صفرها یک تورم ناشی از گرد کردن قیمتها را به دنبال دارد، گفته میشود که این صفرها به دلیل تورم بوجود آمدهاند و حذف صفر مثل هرس کردن است و اگر باز هم به ریشه این درخت تورم آب برسد دوباره صفر خواهیم داشت پس معمول این است که تغییر نام بعد از کنترل عوامل اصلی تورم رخ بدهد مثل ترکیه که آخرین بار موفقیتآمیز بود آن هم به این دلیل که علل اصلی تورم قبل از آن کنترل شد.
امروز ما نسبت به روزی که درباره حذف صفر شروع به صحبت شد، یعنی یکسال پیش قطعا در رابطه با کنترل تورم جلوتر هستیم ولی اگر قرار نیست از امروز به بعد کارهای مهم و اساسی برای کنترل تورم انجام بدهیم حذف صفر ایده خوبی نیست.
تورم چون ریشه در سرعت رشد پایه پولی دارد و اینجا تغییری در پایه پولی رخ نمیدهد پس افزایش تورمی نداریم اما در محاسبات بین افراد و تغییر سطح عمومی قیمتها وقتی هنوز شیب رشدی برای پایه پولی وجود دارد همین گرد کردن برای یکبار میتواند اثر کوتاه مدت داشته باشد. البته اگر دولت به دنبال یک سیاست پولی انقباضی باشد این اثر به سرعت خنثی خواهد شد ولی میبینیم که اینگونه نیست و با شیوع کرونا اتفاقا دولت به دنبال این است که لنگر را به سمت سیاست پولی انبساطی بیاندازد. در نتیجه باید گفت امروز وقت خوبی برای حذف صفر نیست مگر اینکه ببینم در پایان این سه سال دولت چه برنامه ای برای کنترل تورم دارد و ممکن است به طور کامل کنترل شود یا خیر؟
دولت به دنبال آرام کردن جو روانی است اما نگرانم که آیا این جو واقعا کنترل شود یا خیر چون ما یک جو روانی حاصل از عدم تعادل تطابق اجتماعی یعنی اینکه مردم به واحد پولی جدید عادت بکنند را هم پیش رو داریم. البته یک بحثی داریم و آن این است که مردم خودشان تا الان ریال را کنار گذاشتند اما نمیدانم با حذف چهار صفر چقد کنار می آیند.
احتمالا ادعای کاهش تورم آقای همتی از این زاویه که احساس ثباتی ایجاد میشود بوده است. ما باید صبرکنیم و زنجیره استدلال رییس کل بانک مرکزی را بشنویم و اما مطمئن نیستم که این کاهش تورم حاصل از ایجاد ثبات روانی را بتوان جدی گرفت یا خیر؟
در واقع هیچ اتفاق جدیدی نخواهد افتاد ضمن اینکه هر دو ارز یعنی هم ریال و تومان در جامعه میچرخد و نرخ برابری شان تفاوتی نخواهد کرد البته ممکن است چون اسکناسهای درشتتری داریم تسویههای شبانه بین معاملهگران بازار آن هم به صورت عمده راحت تر شود اما در کوتاهمدت هیچ اثری بر بازار ارز نخواهد داشت.
در این زمینه صحبتهای رییس سازمان بورس مبنی بر اینکه این تصمیم برای بازار بورس مفید خواهد بود را شنیدم اما متوجه مکانیزم استدلال آقای قالیباف نشدم زیرا اتفاق خاصی نمیافتد که بخواهد بر بازار سرمایه اثر بگذارد ممکن است در ثبت معاملات یا اینکه هسته معاملات بر میگردد کمکی بکند اما روی خود معاملات، معامله گران و قیمتهای روی تابلو هیچ تغییری ایجاد نمیشود.
اول باید برای شما توضیح بدهم که بانک مرکزی چگونه نرخ ارز را کنترل میکند. بانک مرکزی یک قیمت را هدفگذاری میکند و نرخهای بالاتر از آن را میفروشد و نرخ پایینتر از آن را میخرد تا نرخ پایینتر بیاید. پس از وقایع آبانماه جهت انتظارات تغییر کرد یعنی شما هدفگذاری میکنید اما باید خیلی در نرخ بالاتر از آن ارز بفروشید تا به نرخ هدف برسید و خیلی کمتر هم بخرید. در بهمن 98 با مشکل کاهش عمق بازار نیما به دلیل مشکل درهم مدت دار مواجه شدیم. نرخ نیما به نرخ ارز آزاد چسبیده بود و با هم در یک عدد تثبیت شده بودند تا اینکه بخشی از بازار به دلیل مشکل کرونا عمقش کم شد و تعهدات صرافها در این حوزه دچار تاخیر شد. یکسری صراف بودند که در نیما ریال را گرفته بودند و به دلیل تاخیر صراف بالادستی در پرداختهایشان به مشتری دچار مشکل شده و مجبور شدند بروند از بازار ارز بخرند که این باعث شد نرخ بالا برود. این مشکل را هنوز هم داریم و پیشبینیها میگوید در اواخر خرداد این مشکل حل میشود و نرخ ارز کاهش خواهد یافت.
میزان نوسانات و ریسک این بازار خیلی زیاد است و خود من هم نمیدانم در کوتاه مدت چه خواهد شد پس این بازار برای سرمایه گذاری خوب نخواهد بود و باید دید بازارهای موازی چه میکنند. توصیه خیلی ساده این است که من ارز نمیخرم. اما بنظرم بازار طلا در بلندمدت سودده خواهد بود.
خیر؛ اینگونه نیست و دلایل واقعی برای افزایش شاخص بورس وجود دارد یکی اینکه ما برای مدت طولانی شاهد افزایش نرخ ارز بودیم که این موتور محرک شماره یک برای افزایش شاخص است و دیگری اینکه به شرکتها اجازه تجدید ارزیابی دارایی داده شد و این دلیل شماره دو است.
دو سناریو برای بازار بورس وجود دارد یکی اینکه شاخص بالا میرود و وقتی روز استراحتش میرسد افقی میشود یا ناگهان سقوط میکند. کار معقول این است که دولت عرضه داراییهایش را زیاد کند که افزایش شاخص آرام آرام هموار شود و این کار را هم کرده است. البته این اقدام تا حدودی دیر انجام شد و 4 ماه تاخیر داشت. باید تاکید کنم که من با شیوه این کار و عرضه ETFها موافق نیستم چون اینها در واقع اصلا ETF نیستند اما آیا حجم عرضه این دارایی مالی آنقدر سریع است که قبل از سقوط شاخص بازار را به یک تعادلی برساند؟ زمان این را نشان میدهد و البته عقب افتادن مجمع ها به دولت کمک میکند که بهتر بتواند بازار را مدیریت کند.
ETFها در کوتاه مدت سودده به نظر میرسند چون تخفیف زیادی دارند یعنی طی یک یا دو ماه میتواند سودده باشد اما اینکه در بلندمدت هم اینگونه است یاخیر را باید سیاستگذار پاسخ بدهد که آیا این سهام قابلیت ابطال را در آینده دارند که اگر داشته باشد آن زمان میتوان گفت که در بلندمدت هم سودده است یا خیر؟ حمایت واضح دولت از بازار را در این روزها چگونه ارزیابی میکنید؟
پشتیبانی لفظی و حمایت از بازار کاملا غلط است زیرا امروز سهامدار باید بداند چیزی به نام حمایت تلویحی دولت از بازار وجود ندارد زیرا اگر هر زمانی به دلیل طبیعت بازار شاخص پایین آمد سهامدار میگوید چه کسی گفته بود من سرمایه گذاری کنم؟ دولت. پس اصلا سخنگو گذاشتن برای بورس و تشویق لفظی در بازار درست نیست. به همین خاطر توصیه میکنم افراد اگر توان بررسی بنیادی سهمها را ندارند و توان تشخیص سهام خوب از بد را ندارند بدون تخصص و برای خرید تک سهم وارد بازار نشوند و کار را به صندوقهای سرمایه گذاری بسپارند.
منبع : اقتصاد انلاین
نظر خود را بگذارید