• ArabicEnglishGermanPersian
  • | ورود اعضا
  • | ثبت نام رایگان

مدیریت رنگ و افزایش کیفیت چاپ (قسمت شانزدهم) بابک شیرخانی

کنترل خصوصیات چاپ

دیده ایم که تعدادی ویژگی مهم در آماده سازی چاپ شده تأثیر بسزایی دارند؛ از این ویژگیها مجموعاً با عنوان خصوصیت چاپ یاد می شود. مدیریت رنگ ICC ابزاری را برای تعریف این خصوصیت به شکل یک پروفایل ارائه می کند. طبیعتاً کنترل خصوصیت چاپ برای دستیابی به آماده سازی رنگ قابل پیش بینی و نیز تضمین نتایج پایدار از طریق یک دور آماده سازی حیاتی می باشد.

با فرض اینکه ما یک رنگمایه مرکب استاندارد داریم، حفظ یک خصوصیت چاپ پایدار بر یک مبنای روز به روز به توانایی ما در استاندارد سازی و کنترل متغیرهای فرآیند بستگی دارد که این باید هدف ما باشد. با این حال، تجربه نشان داده است که کنترل کامل تمام متغیرهای فرآیند غیرممکن بوده و تنظیمات اصلاحی باید انجام شود.

ضخامت لایه مرکب(IFT) مهمترین متغیر فرآیند است که به راحتی می شود آنرا در طول فرآیند تنظیم کرد. این متغیر تمام ویژگیها را تحت تأثیر قرار داده ( جدول 1-10) و مکانیسم تنظیم کل نتایج را برقرار می کند. این موضوع به ویژه مربوط به لیتوگرافی می شود که در آنجا انجام تنظیماتی اندک در سطوح مرکب برای اصلاح تغییرات کوچک در دیگر متغیرها، مانند انتقال تن و هم پوشانی، ضروری است. اینها ممکن است در نتیجه تغییرات در دمای مرکب و دیگر فاکتورهایی که تأثیری تصاعدی روی نتیجه چاپی خواهند داشت ، روی دهند. در هر صورت، اصلاح کل نتایج با تنظیم ضخامت لایه مرکب فقط در محدوده های باریک امکان پذیر است. اگر چاقی نقطه و همپوشانی از حد نرمال یا مقادیر تعیین شده دور شوند، نتایج حاصل قابل قبول نخواهند بود. بنابراین ما بر چگونگی تأثیر چاپگر روی این دو ویژگی مهم یعنی چاقی ترام و هم پوشانی تمرکز خواهیم کرد.

کنترل چاقی ترام مهمترین عامل در چاپ رنگی است. اگر ما یک رویکرد استاندارد شده را اتخاذ کرده باشیم، سطوح مناسب را تعریف خواهیم کرد که به عنوان اهداف تمام چاپ های تولید می باشند. اگر این اهداف تحقق نیافتند، ما فوراً در زمان انجام سنجشها به حقیقت پی خواهیم برد. اما در اکثر چاپگرها، ظاهر دیداری چاپ است که اولین نشانه های مشکلات چاقی ترام را بروز می دهد. مثال نوعی در این مورد، یک نمونه و یک محصول چاپی است که دنسیته های یکدست تقریباً یکسانی داشته اما در مورد سایه های میانه تفوتهای قابل توجهی بین آنها وجود دارد. عوامل متعددی وجود دارد که روی سطح چاقی ترام تأثیر می گذارند و باید مورد توجه واقع شوند و منطقی است که این عوامل را بر حسب عوامل مرتبط با چاپ و بی ارتباط با چاپ در نظر گرفت.

تأثیرات عوامل بی ارتباط با چاپ روی چاقی ترام

عوامل بی ارتباط با چاپ نباید منجر به بروز مشکلات شوند، زیرا بروز این مشکلات مثل میزان تأثیرشان قابل پیش بینی هستند. اما این مشکلات تنها زمانی قابل پیش بینی هستند که ما از تأثیرشان آگاه باشیم.

سنجش چاقی ترام- قابلیت اتکای فیلد هدف

وقتی یک مسأله مشکوک در چاقی ترام بروز می کند، اولین و مشخص ترین گام، سنجش برای سازگاری با معیار می باشد. اگر این سنجشها با آنچه که م از نظارت دیداری خود در می یابیم همبستگی نداشته باشند، تجربه توصیه می کند که ما باید ابتدا صحت استریپ کنترلی را چک کنیم ( اگر فیلم باشد) که از آن پلیتها ساخته می شوند. کپی استریپ های کنترل فیلم کاری رایج است که می تواند منجر به خطاهای مهم هنگام تعیین چاقی ترام چاپ شده مناسب شود. در واقع، اگر استریپ کنترل از نسل اول باشد، بدون شک انجام چنین کاری ممکن است مشکل باشد، اما مهم است تا بدنبال راههایی باشیم که بدون مشکل این کار را انجام دهیم.

تأثیر مقدار تن

هنگام برآورد نمونه ها نسبت به محصولات چاپی یا برآورد محصول نسبت به استاندارد تعریف شده، به خاطر داشته باشید که چاقی ترام در مقیاس تن تغییر می کند. فرضیه می گوید که رشد نقطه متناسب با محیط یا لبه نقاط ( فرضیه محل لبه[1]) می باشد. کاملاً مشخص است که ما نمی توانیم در جایی که هیچ نقطه ای وجود ندارد یا جایی که یک رنگ یکدست وجود دارد چاقی ترام داشته باشیم. در شرایط عادی، بیشترین میزان رشد نقطه در مقدار تن 40 تا 50 درصد اتفاق می افتد.  ما نوعاً یک خصوصیت چاقی ترام را مانند آنچه که درشکل 1-10 نشان داده شده است بدست می آوریم.

این حقیقت زمانی به ویژه اهمیت می یابد که اگر مثلاً اهداف کنترل نمونه و محصول چاپی دارای نمونه های نوار رنگ تن یکسانی برای سنجش نباشند. چون رشد نقطه ترام سنجیده شده معمولاً در حدود 2% خواهد بود، زیاد مهم نیست اگر مقدار تن یکی از آنها 40% و مقدار تن دیگری 50% باشد. اگر مقدار تن یکی 50% و دیگری تنها 70% باشد ما باید ابتدا 70 درصدی را سنجیده و سعی کنیم مقدار 50 درصدی را استقرا کنیم. ما نمی توانیم با اطمینان کامل این کار را انجام دهیم، چرا که مشخصاً ممکن است افزایش بسیار بیشتری در تن سایه داشته باشیم و از طرفی با مقادیر سایه های میانه و روشن هارمونی نداشته باشد.

 


Edge zone theory

پست مرتبط

نظر خود را بگذارید