گروه فرهنگ: پس از گفتگو با مدیران انتشاراتیهای نگاه، افراز، کتاب پارسه، شباهنگ و ثالث، در ششمین قسمت از پرونده «کاغذ یارانهای و نبودش» با محمود آموزگار نایب رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران و مدیر انتشارات کتاب آمه به گفتگو نشستیم.
آموزگار در آغاز بحث، به زمان پیش از تحریمهای اخیر آمریکا علیه ایران رفت و گفت: پیش از اینکه تحریمها آغاز شوند، قرار بر این شد کاغذ بهعنوان یکی از کالاهای اساسی، با ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی تأمین شود. به این ترتیب تا پیش از آن، قیمتهای اقلام مختلف تولید کتاب، یکسان بودند؛ چه قیمت کاغذ، چه هزینههای دیگر ناشران از حق تألیف و ترجمه گرفته تا لیتوگرافی و صحافی و …. این هزینهها از یک منطق واحد تبعیت میکردند و قیمت تمامشدهای که برای یکناشر محاسبه میشد، همه بخشهای مربوط به تولید را تأمین میکرد.
در حال حاضر محموله کاغذی که به کشور ما وارد شده، مربوط به دوران پیش از کرونا و با همان قیمت هزار دلار خریداری شده است. درست است که قیمت جهانی کاغذ پایین آمده اما باید توجه داشته باشیم نرخ دلار، آن موقع در کشور ما چهقدر بود و کاغذ ۸۰۰ دلاری چهقدر برای ما هزینه داشت وی افزود: اما اتفاقی که در ادامه افتاد، این بود که دولت برای حمایت از این تولید، کاغذ را به فهرست کالاهای اساسی و مشمول دلار ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی وارد کرد. میتوان گفت ما در طول سال ۹۸ و نیمه اول سال ۹۹، در واقع با وضعیتی مواجه هستیم که بهجز کاغذ، باقی هزینههای تولیدمان حدود ۲۰۰ درصد افزایش پیدا کرده است. حتی هزینه حقالتالیف هم تحت تأثیر این اوضاع و احوال قرار گرفته است. این میان، سوال مهمی به وجود میآید و از این قرار است که وقتی کاغذ دولتی برای چاپ کتاب اختصاص داده میشود، چرا قیمت کتاب بالاست؟ چرا ناگهان قیمتها اینگونه شدند و بهعنوان مثال، کتابی را که ما چاپ دومش را با ۹۰۰ صفحه و ۶۵ هزار تومان عرضه کرده بودیم، حالا مجبوریم با ۱۸۰ هزار تومان قیمت به بازار بفرستیم؟ در حالی که قیمت کاغذ نسبتاً ثبات داشته و هنوز نجومی نشده است!
این ناشر در ادامه گفت: این باقی هزینههاست که از منطق دیگری تبعیت میکنند. منطقی که به تورم و نرخ ارز وابسته است. نکته مهم این است که فقط کاغذ نیست که باید برای چاپ کتاب وارد شود بلکه ملزومات دیگری هم هست که باید وارد شوند. خلاصه این بحث این است که کنار افزایش نرخ ارز که فوقالعاده تأثیرگذار است، باید تورم را هم ببینیم! اگر در گذشته قیمت کاغذ، یکسوم یعنی تقریباً ۳۰ درصد هزینه تمامشده قیمت یککتاب برای ناشر بود، الان این رقم به حدود ۱۵ درصد رسیده است. یعنی قیمت کاغذ ۱۵ درصد قیمت تمامشده یککتاب برای ناشر است و سهم باقی ملزومات است که بالا رفته است.
آموزگار در ادامه گفت: قیمت جهانی کاغذ در حال حاضر به خاطر ویروس،کر.نا پایین آمده و به تُنی ۸۰۰ دلار رسیده است. این قیمت پیش از شیوع کرونا تنی هزار دلار بود. در حال حاضر محموله کاغذی که به کشور ما وارد شده، مربوط به دوران پیش از کروناو با همان قیمت هزار دلار خریداری شده است. درست است که قیمت جهانی کاغذ پایین آمده اما باید توجه داشته باشیم نرخ دلار، آن موقع در کشور ما چهقدر بود و کاغذ ۸۰۰ دلاری چهقدر برای ما هزینه داشت. این مسائل قطعاً در افزایش قیمت تمامشده بی تاثیر نیستند. بنابراین مسألهای که بهطور قطع میتوان دربارهاش نظر داد، این است که بالا رفتن قیمت کاغذ در وضعیت فعلی، بهشدت فعالیت ناشران و صنعت نشر را محدود خواهد کرد. در همینشرایط فعلی که کاغذ دولتی تحویل ناشران داده میشود، شاهدیم که رغبت به چاپ کتابهای چاپ اول، بسیار کاهش پیدا کرده و معمولاً سراغ چاپ کتابهای تجدیدچاپی موفقی میروند که امتحانشان را پس داده و خواهند فروخت. یعنی ناشران سراغ چاپ کتابهایی از فهرستشان میروند که مطمئناند سرمایه را در زمان کوتاهتری برمیگرداند. همه این مسائل را هم باید کنار یکموضوع اصلی قرار دهیم و آن هم این است که تقاضای کتاب، افزایش پیدا نکرده و قشری که با کتاب انس و الفت دارند، هم بهمرور تحت فشار قرار گرفتهاند. یعنی مخاطبان کتاب هم با وضعیت اقتصادی جدیدی روبرو شدهاند و هر روز نقلهای تازهای از کسانی میشنویم که زندگی در شهرهای بزرگ را ترک کرده و به شهرها یا مناطقی کوچ کردهاند که از پس هزینههای زندگی بربیایند.
نایب رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در ادامه گفت: پس میبینیم که سفره مردم کوچکتر شده و تاثیراتش را هم بر معیشتشان گذاشته است. حالا اگر در این شرایط بنا باشد حمایت روی قیمت کاغذ هم برداشته شود، اوضاع تهیه و تولید کتاب، گره خواهد خورد. در حال حاضر، قیمت کاغذ وارداتی ۱۰۰ در ۷۰، حدود بندی ۱۶۰ تا ۱۷۰ هزار تومان است. این کاغذی است که با حمایت دولت در اختیار ناشران قرار میگیرد. اما همینکاغذ در بازار آزاد، حدود ۴۰۰ هزار تومان قیمت دارد.
اکثریت قریب به اتفاق ناشران به سمت چاپ دیجیتال رفتهاند تا با هزینههای زینک، انبارداری و تورم مقابله کنند و دوام فعالیت و حیاتشان را تمدید کنند. چنینکاری هم طبیعی است چون اگر امروز سراغ چاپ یککتاب هزار نسخهای بروید، با هزینههای امروز صرف نمیکند بخواهید آن را غیردیجیتال چاپ کنید آموزگار گفت: برآورد ما این است که واردات ۳۰ هزار تن کاغذ مربوط به شرایط ایدهآلتر بود؛ یعنی زمانی که شمارگان عموم کتابها حداقل هزار نسخه بود. اما در حال حاضر که شمارگان کاهش پیدا کرده، سیستم چاپ دیجیتال یکراهحل و تدبیر محسوب میشود. یعنی چون شمارگان پایین آمده، اکثریت قریب به اتفاق ناشران به سمت چاپ دیجیتال رفتهاند تا با هزینههای زینک، انبارداری و تورم مقابله کنند و دوام فعالیت و حیاتشان را تمدید کنند. چنینکاری هم طبیعی است چون اگر امروز سراغ چاپ یککتاب هزار نسخهای بروید، با هزینههای امروز صرف نمیکند بخواهید آن را غیردیجیتال چاپ کنید. ولی وقتی شمارگان کتاب موردنظرتان ۲۰۰ نسخه باشد، در یکدور ویزیت پخشیها، وارد کتابفروشیها میشود و زودتر هزینههایش را برمیگرداند.
وی افزود: وقتی شمارگان کتاب حداقل هزار نسخه بود، درخواست و تقاضای حوزه نشر، حدود ۳۰ هزار تن کاغذ بود. اگر حساب کنیم میبینیم با قیمت تنی ۸۰۰ دلار، مبلغی حدود ۲۴ میلیون دلار میشود. خب الان شرایط تغییر کرده و فکر میکنم مبلغ ۲۴ میلیون دلار برای امروز دولت، با ۲۴ میلیون دلار سال پیش متفاوت باشد. یعنی شاید الان لازم باشد ۲۴ میلیون دلار، هزینه مسائل واجبتری شود. بههرحال هنوز نشنیدهام در شرایط جدید بودجهای برای کاغذ اختصاص پیدا کرده باشد ولی ظاهراً تلاشهایی در این زمینه در جریان است.
این ناشر در پایان گفت: بحث کرونا و شیوعش این روزها در جهان عمومیت دارد و طبیعی است که آثارش را هم روی همهچیز نشان بدهد؛ ازجمله روی صنعت نشر. اما نکته مهمی این میان وجود دارد و این است که وقتی بررسی میکنیم، میبینیم کشورهایی که توانستهاند برای تولید کتاب، ارتباط بهتر و نزدیکتری با امکانات حوزه پیشتاز برقرار کنند، حالا وضعیت بهتری دارند. مثلاً آخرین آماری که از آمریکا داریم، نشان میدهد در این کشور، فروش کتابهای عمومی در روزهای کرونا افزایش پیدا کرده و در قیاس با سال گذشته، رقم بالاتری دارد. اما در کشورهای دیگر شاهد چنینوضعیتی نیستیم. علتش هم این است که سهم اقتصاد دیجیتال صنعت نشر، در آمریکا خیلی بالاست. یعنی نزدیک به ۴۰ تا ۵۰ درصد گردش مالی آمریکا را همین اقتصاد دیجیتال تأمین میکند. اما در کشورهایی مثل ایران که به روشهای سنتی عمل کردهاند، اتفاقاتی مثل تحریم و کرونا، تلنگرهای جدی محسوب میشوند. بهنظرم اگر آن مقاومتهای بیهوده را در تقابل با نشر الکترونیک و آنلاین نمیکردیم، شاید امروز صنعت نشرمان وضعیت بهتری داشت.
نظر خود را بگذارید