مدیرعامل کارخانه چوب و کاغذ مازندران میگوید: برخی مدیران میانی آموزش و پرورش اعتقادی به چاپ کتابهای درسی با استفاده از کاغذ داخلی ندارند؛ این در حالی است که ما میتوانیم ۸۰ درصد نیاز به کاغذ برای کتابهای درسی را تولید کنیم.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری ایسکانیوز، کارخانه چوب و کاغذ مازندران که بزرگترین کارخانه تولید کاغذ در کشور به شمار میرود، با ظرفیت تولید سالانه 175 هزار تن کاغذ تحریر و روزنامه چند سالی است که از رونق افتاده و دچار رکود شده است.
این رکود تا اندازهای است که در سالهای اخیر بسیاری از تولیدات در انبار مانده و یا دوباره خمیر شدهاند، اما حالا کاغذ داخلی که سالها است رنگ بیمهری مصرفکنندگان را به خود گرفته است، میتواند در وانفسای افزایش قیمت ارز و نبود یارانههای حمایتی دولت برای واردات کاغذ خودی نشان دهد و از وضعیت رکود خود را برهاند.
کارخانه چوب و کاغذ مازندران که مهمترین تولیدکننده کاغذ چاپ و تحریر و تنها کارخانه کاغذ روزنامه در کشور به شمار میرود، سال گذشته سال پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشت، ابتدا بخشی از سهام در آستانه مزایده قرار گرفت که پس از انتقادات فراوان موضوع منتفی شد، پس از آن مدیریت تازهای برای کارخانه انتخاب شد مدیریتی که تنها هفت ماه دوام داشت و با استعفای مدیرعامل به پایان رسید. در ماههای پایانی سال اما علیاکبر صفریان به عنوان مدیرعامل این کارخانه انتخاب شد.
حالا پنج ماه از حضور صفریان در کارخانه چوب و کاغذ مازندران میگذرد، علی اکبر صفریان نودهی که به مدت شش سال مدیریت سیمان شمال را بر عهده داشته است، حالا سکاندار بزرگترین و البته پرچالشترین کارخانه تولید کاغذ در کشور شده است؛ کارخانهای که با موانع و مشکلات بسیاری در حوزه تولید چاپ و تحریر که هدف اصلی راهاندازی آن بوده روبرو است. موانع و مشکلاتی که بیشتر عامل بیرونی دارند و ناشی از عدم همکاری دستگاهها و نهادهای مختلف است.
علیاکبر صفریان درباره این چالشها و موانع گفتوگویی انجام داده است، وی در این گفتوگو به عدم همکاری سازمان جنگلها در استفاده کارخانه از چوبهای برزمین مانده و شکسته جنگل، عمل نکردن به تعهدات پیشین و ... اشاره کرده است. وی همچنین شرایط نابرابر تولید و واردات کاغذ و عدم تمایل مدیران میانی وزارت آموزش و پرورش برای استفاده از تولیدات کارخانه را از جمله مهمترین مشکلات فعلی میداند. این گفتوگو به شرح ذیل است:
پنج ماه از مدیریت شما بر کارخانه میگذرد، شما در شرایطی مدیریت کارخانه چوب و کاغذ مازندران را بر عهده گرفتید که تولید داخلی در کشور دچار رکود شده و قوانین و محدودیتهای دست و پاگیر بسیاری برای تولید کاغذ به وجود آمده است، در عین حال نیاز کشور به کاغذ تحریر در برهه زمانی فعلی میتواند نقطه عطفی برای فعالیت شما به شمار آید. از هدف خود برای مدیریت بر کارخانه مازندران در شرایط فعلی بگویید؟
کارخانه چوب و کاغذ مازندران در چند سال گذشته بنا به دلایلی نتوانست به تعهدات خود عمل کند، چه در زمینه تولید و چه در زمینه فروش حداکثری. در سالهای اخیر این کارخانه بر اساس بضاعت خود تولید داشته است، برای کارخانهای که در سال 175 هزار تن ظرفیت تولید دارد، 150 هزار هکتار جنگل در نظر گرفتهاند. که اگر بخواهد تولید مستمر داشته باشد باید چنین ظرفیت جنگل و چوبی وجود داشته باشد تا این شرکت بتواند تولید کند.
اساساً راهاندازی کارخانه چوب و کاغذ مازندران با توجه به ظرفیت وجود منابع طبیعی و دسترسی به جنگل های هیرکانی برنامهریزی شده بود ،که بر همین اساس دولت هم در آن مقطع 600 میلیون دلار برای خرید ماشینآلات و ساخت این مجموعه بسیار عظیم به وسعت 480 هکتار هزینه کرد که حدود دو هزار نفر به صورت مستقیم در آن مقطع و ده هزار نفر به صورت غیرمستقیم از این مجموعه ارتزاق میکردند.
سازمان جنگلها به تناسب سیاستهایی که اعمال میکند، میتواند برداشت چوب از جنگل را به حداکثر برساند یا متوسط کند یا به حداقل برساند، موازی با سیاستهای سازمان جنگلها، سیاستهای کارخانه تنظیم شد.هر زمان که برداشت از جنگل زیاد بود، تولید زیاد بود، هر زمان که برداشت اندک بود، تولید نیز کاهش یافت.
سیاست سازمان جنگلها برای بهرهبرداری از جنگل دانگبندی بود. به این شکل که جنگل را به هشت دانگ تقسیم کرده و اجازه بهرهبرداری یک دانگ را میدادند، ما درختهایی را که از درجه اعتبار صنعتی ساقط شده و شرایط بهرهبرداری را داشتند، با نشانهگذاری از طرف کارشناسان جنگل بهرهبرداری میکردیم و درختهای جدید به جای آنها میکاشتیم، قرار بود بعد از 10 سال وارد دانگ بعدی شویم، هنوز دانگ اول تمام نشده بود که با فشارهای بیرونی سازمان جنگلها سیاست خود را تغییر داد. خب، مواد اولیه تولید کارخانه مازندران در بخش جنگل است، اگر آن را از کارخانه جدا کنیم چه میخواهد تولید کند؟
کارخانههای کاغذسازی که در ایران وجود دارد یا بعد از ما به وجود آمدهاند که تعداد بسیاری هم دارند، با هزینههای بسیار پایین راهاندازی شد و خطهای ارزان قیمت از چین تهیه کردند، تا بر اساس مواد بازیافتی یا همان آخال پایهبندی شوند که به وفور هم در داخل کشور وجود دارد. این آخال مواد اولیه تولید کاغذ در این کارخانهها است.
اما کارخانه چوب و کاغذ مازندران با توجه به نوع فرایند آن در استفاده از چوب به عنوان مواد اولیه در سال 89 ـ 90 با تغییر سیاستهای سازمان جنگلها دچار مشکل شد تا اینکه تیر خلاص به کارخانه در سال 96 با پیش از موعد اجرایی شدن طرح تنفس جنگل که قرار بود سه سال بعد اجرایی شود، زده شد. طرح تنفس جنگل یا توقف بهرهبرداری از چوبهای جنگل را مطرح کردند و در جنگل را بستند، آن هم سه سال پیش از موعد.
در حالی که باید شیوه جایگزینی مطرح میشد و به کارخانه فرصت داده میشد که شیوهای را برای جایگزینی مواد اولیه خود اتخاذ کند، این عدم هماهنگی یا پیش از موعد اجرا شدن این طرح موجب شد که کارخانه از اهداف و ظرفیت اصلی خود دور شود.
البته قانونگذار شیوههایی هم برای جایگزینی طرح تنفس در نظر گرفته بود که تا امروز که من خدمت شما هستم و وارد چهارمین سال اجرای این طرح شدیم هنوز طرح جایگزین اجرا نشده است. علیرغم اینکه در اواخر سال گذشته رئیس سازمان جنگلها قول داده بود که ما طرح جایگزین را تا اردیبهشت ماه اجرایی میکنیم، اجرا نشده است.
این طرحهای جایگزین به چه مواردی اشاره دارند؟
ببینید، جنگلهای نباید بکر و دست نخورده بماند باید حرکتی هم در آن انجام شود، باید کارهایی نیز در جنگل انجام شود تا جنگل حفظ شود. اگر از این پتانسیل جنگل درست استفاده نشود و آن را رها کنند، باعث مرگ تدریجی جنگل خواهیم شد. قطعاً در مسیر رودخانه و سیلاب برخی درختان میافتند، برخی درختها آفت زده شده و باید از جنگل خارج شوند، تا هم خوراک صنعت شود و هم جنگل از آسیبهای بعدی حفظ شود.
متاسفانه در کشور ما برخی تصمیمات ضربههای مهلکی به صنعت زدهاند، مسئولان برخی اوقات عواقب را در نظر نمیگیرند. حتی آن مقطع که طرح تنفس جنگل مطرح شد، حدود 34 هزار متر مکعب چوب قطع شده کنار جاده ماند و از بین رفت ولی به صنعت داده نشد. حتی دوستان سازمان بازرسی از ما پرسیدند که این چوبها چه شد؟ و چرا در اختیار شما قرار نگرفت؟.
همانطور که اشاره کردید راهاندازی کارخانه مازندران در مجاورت جنگلهای هیرکانی منطقه به دلیل استفاده از منابع اولیه موجود در منطقه بوده است، طبیعتاً در زمان راهاندازی مجوز لازم نیز از سازمان جنگلها اخذ شده است، پس چگونه با قطع دسترسی به مواد اولیه هیچ پیشنهادی برای جایگزینی مطرح نشده است؟
بله، باید فکری برای صنعتی به این شکل میکردند. توجه داشته باشید که اهداف سازمان جنگلها اهدافی نیست که در هشت سال و با تغییر دولتها تغییری در آن ایجاد شود. به هر حال در کشور نیاز به کاغذ تحریر وجود داشت که کارخانهای برای تولید آن شکل گرفت، سازمان جنگلها نیز مجوز لازم را به ما داد. سازمان جنگلها با اشراف به چوب خود مجوز کتبی برای برداشت چوب از جنگل به کارخانه مازندران داد.
شرکتهای سلولزی مصرف کننده چوب، بدون مجوز سازمان جنگلها از طرح ورود چوب خارجی از وزارت صمت مجوز اخذ میکنند، در حالی که در مزایدههایی که سازمان جنگلها برای برداشت چوبهای شکسته برگزار میکند، با قیمت بالاتر برنده میشوند و آن وقت کارخانه مازندران که با مجوز سازمان احداث شده و حق برداشت چوب از جنگل را داشته است، دستش در مزایده خالی میماند.
در دوره مدیریت پیش از شما سازمان جنگلها وعدههایی برای اجازه برداشت از جنگل داده بود، این وعدهها هنوز عملیاتی نشده است؟
خیر، اکنون که چهار ماه از سال گذشته است، هنوز اتفاقی نیفتاده و مدام میگویند بهزودی.
حالا که در آستانه تغییر دولت هستیم، مطالبه شما از دولت آینده چیست و چگونه میتوان وضعیت تولید کاغذ تحریر در کشور را سامان داد؟
کارخانه چوب و کاغذ مازندران از دو خط PM1 و PM2 تشکیل شده که خط یک آن کاغذ چاپ و تحریر، روزنامه و خط دو آن کاغذ فلوتینک تولید میکند. در خط یک امکان تولید انواع کاغذ در گراماژهای مختلف بسته به ذائقه بازار به تولید آن میپردازیم. اینکه چرا کارخانه در سالهای گذشته نتوانست با بازار رقابت کند علتش این است که همواره دولتها به بحث کاغذ چه روزنامه چه تحریر هم سوبسید میدادند و هم ارز دولتی. اکنون ارز دولتی با ارز آزاد حدود پنج برابر اختلاف دارد؛ به نوعی این پنج برابری قیمتها میتواند رقابت ناسالم ایجاد کند.
واردکننده کاغذ با دلار 4200 تومانی کاغذ وارد میکند که این کار به نفع کارگران خارجی و شرکتهای خارجی است و به ضرر شرکتهای داخلی و در واقع کارگران داخلی. دولت در واقع با تزریق دلار به این بخش از صنعت و واردات کاغذ، صنعت خود را فلج کرده است. به نظر میرسد برای برون رفت از این مشکل ضروری است تا دولت این دلار را در اختیار من تولیدکننده قرار بدهد، من با آن دلار مواد اولیه وارد کنم و خیلی ارزانتر از کالای خارجی تولید کنم که هم کارخانه چرخش بچرخد هم اینکه دست به جنگل نمیزنیم. ضمن اینکه امکان وارد کردن چوب خارجی برای تولید کاغذ تحریر با کیفیت نیز فراهم میشود.
ما اگر از چوبهای خارجی خوب استفاده کنیم قیمت تمام شده فوقالعاده پایین میآید، اگر دولت میخواهد به داد صنعت برسد باید این کار را انجام دهد.
در سالهایی که تولید داخلی رونق داشت بسیاری از مصرفکنندگان از کیفیت کاغذ تولید مازندران راضی نبودند، یا اذعان میکردند کاغذها خیس است یا برای دستگاههای چاپ ضخیم بود و ... چه تضمینی برای کیفیت تولیدتان دارید؟
بیتردید خط مشی کارخانه چوب و کاغذ مازندران علیرغم کم شدن تولیدات در سنوات گذشته به 30، 40 و یا 50 درصد، حفظ کیفیت برای حفظ برند خود بوده امری که به شهادت تمام کارخانهدارانی که ما به آنها محصول عرضه میکنیم، غیر قابل انکار است. برگزاری جلسات متعدد با مشتریان و اعزام همکاران واحد کنترل و تضمین کیفیت به کارخانه مصرفکننده محصول تنها بخشی از اقدامات برنامهریزی شده برای حفظ کیفیت و رضایت مشتری است. امکان ندارد کالایی که دچار مشکل است روانه بازار شود.
تمام کاغذهایی که از چوب و کاغذ مازندران خارج میشود، شناسنامه داشته اگر کاغذی داراری ایراد باشد بلافاصله مورد ارزیابی و کنترل قرار میگیرد.
قطعاً کارخانهای که با این هزینه بالا ساخته شده و بهترین ماشینآلات را خریداری و نصب کرده است، نمیتواند در کیفیت محصول خود تعللی را ایجاد کند و بنده این قضیه را تکذیب میکنم و بعید میدانم که جایی از کیفیت ما ناراضی باشد.
کیفیت کاغذ تحریر داخلی در مقایسه با کیفیت کاغذ تحریر خارجی را چطور ارزیابی میکنید؟
اولاً این را مشتریان باید پاسخ دهند. کاغذ استانداردهایی دارد که در تولیدات ما رعایت میشود. بازار به ما میگوید که کاغذ ما از چه اعتباری برخوردار بوده و آیا همپای کاغذ خارجی هست یا نیست؟ ولی آنچه مسجل است، مواد اولیه برای تولید کاغذ بسیار با اهمیت بوده و با گونههای جنگلها و باغات موجود نباید توقع کاغذ وارداتی را داشت.
به نظر من نیاز کشور امروز این نیست که کاغذ سفید سفید وارد کنیم، میتوانیم با رنگ کدرتر هم نیاز کشور را برآورد کرد. در کشوری که دچار جنگ اقتصادی است، رفتن در این وادی و بهانه کردن این موارد آب در آسیاب دشمن ریختن است.
اکنون وضعیت خط تولید چاپ و تحریر و روزنامه که در دورهای کاملاً متوقف شده بود، چگونه است؟
در سنوات گذشته ما از یک خط تولید داشتیم و آن تنها خط فلوتینگ بود که اتفاقاً ریاست وقت دستگاه قضا آقای رئیسی هم در آن مقطع بازدیدی از مجموعه داشتند و مشاهده کردند که خط یک ما بنا به گفته شخص آقای رئیسی به خاطر یک سری تصمیمات غلط تعطیل است.
با آغاز بهکار اینجانب در این مجموعه تصمیم گرفتم از پتانسیل هر دو خط استفاده کنیم. این کار راحتی نبود، چندین سال این خط خاموش بود و برای بروزرسانی آن هزینه سنگینی لازم بود. ما این هزینه را دادیم و 21 روز در اوایل سال جاری این تعمیرات اساسی را انجام دادیم. از ابتدای سال تاکنون ما هشت هزار و 364 تن تولید با این خط داشتیم که شامل تحریر، روزنامه و تست لاینر و ... بوده است. که حدود 3 هزار تن از این کاغذها کاغذ تحریر بوده است.
در کنار فعالیت این خط، در خط دو نیز 12 هزار تن تولید داشتیم که مجموعاً بیش از 20 هزار تن تنها در چهار ماه ابتدایی سال تولید داشتیم. اگر این وضعیت را با سه ماهه اول سال 99 مقایسه کنیم بیش از سه برابر افزایش تولید داشتهایم.
با توجه به اینکه رئیس وقت دستگاه قضا دستور پیگیری برای رفع مشکلات را مطرح کرد و رهبر معظم انقلاب نیز سال را سال تولید، پشتیبانیها و مانعزداییها نامگذاری کردند، ما امسال را بر اساس تولید کاغذ تحریر بنا نهادیم و هدفگذاری تولید 50 درصد نیاز کتابهای درسی به کاغذ را در مجموعه در دستور کار قرار دادیم.
از کتابهای درسی نام بردید، آموزش و پرورش در سالهای گذشته با مذاکرات مختلف درصدی از تولید کارخانه را برای کتابهای درسی استفاده کرده است، اما همیشه این انتقاد وجود داشته که آموزش و پرورش هم به واردات بیشتر از تولید بها میدهد. در دوره شما چطور؟ آیا مذاکراتی در این زمینه وجود داشته است؟
ما تعمیرات اول سال را با امید خرید وزارت آموزش و پرورش انجام دادیم و محصولی تولید کردیم تا چاپخانههای وزارت آموزش و پرورش برای استفاده از کاغذهای ما اعلام آمادگی کنند. اما در ادامه مسیر چندان جدی نبودند؛ در حالیکه ما بر اساس موافقت اولیه آنها چوب خارجی وارد کردیم. ما امسال بر خلاف سالهای گذشته نزدیک به 20 هزار تن چوب خارجی وارد کردیم که بیش از 9 هزار تن آن وارد مجموعه نیز شده است. اما متأسفانه در جلسات با مدیران میانی آموزش و پرورش مشاهده میکردیم که صحبتها تکراری حول محور واردات و انتقادات از گذشته است. امروز من مسئول عملکرد خودم هستم. تولیدی که من انجام دادم و در کارخانه موجود است باید ملاک تصمیمگیری باشد. نه تولید گذشتگان.
در نهایت ما پیشنهاد دادیم که از کاغذهای تولید شده 100 تن را حمل کنند و در چاپخانه کتب درسی با حضور نمایندگانی از هر دو طرف به تولید کتاب بپردازند، بعد همانجا تصمیم بگیرند. دانشآموزان 9 ماه میخواهند از این کتاب استفاده کنند، ما در کارخانه با همین کاغذها چندین کتاب تولید کردهایم، الان کتابهای زندگینامه شهدای مازندران را با کاغذ ما چاپ میکنند، آثار شهید مطهری را انتشارات مربوطه با کاغذ ما چاپ میکند. پس چگونه است که برخی میگویند نمیشود؟ شاید دورهای دستگاهها مشکل داشته و یا کاغذ درجه دو از ما خریده بودند.
در هر حال ما کاغذها را حمل کرده و به چاپخانههای وزارت آموزش و پرورش فرستادیم اما متأسفانه شاهد بیمهری مسئولان و عدم تحویل گرفتن و تخلیه کاغذ بودیم. در نهایت ما مجبور شدیم دست به دامان وزیر شویم. متأسفانه من در مدیران میانی اعتقادی به مصرف کالای داخلی و رشد صنعت کشور نمیبینم، اما این اراده در معاونان آموزش و پرورش وجود دارد و آنها از ما خواستهاند که چاپخانههایشان را قانع کنیم که این کالا را بپذیرند.
در چند سال پیش یک دوره آموزش و پرورش کاغذی با استانداردهای خاص خود سفارش داد اگر باز هم چنین باشد کارخانه میتواند کاغذ مطلوب آنها را تولید کند؟
بله کارخانه این ظرفیت را دارد و من هم به معاون وزیر گفتم اگر ما این شرایط و توان را نداشتیم که کاغذ با کیفیت تولید کنیم، امکان نداشت از شما بخواهیم که کاغذ ما را مصرف کنید. کارخانه مازندران شاید کم تولید کند، اما کارخانه به روزی در دنیا محسوب میشود.
موانع و مشکلاتی در سالهای اخیر وجود داشته که موجب شده تا بزرگترین کارخانه تولید تحریر در کشور از هدف اولیه خود دور بماند، شما هم به مهترین آنها اشاره کردید. یکی از مشکلات کارخانه عدم دستیبابی به مطالبه خود از سازمان جنگلها بوده است. آیا تکلیف این مطالبه 200 میلیاردی که میتواند سرمایه خوبی برای کارخانه باشد مشخص شده است؟
سازمان جنگلها گفته بود که ما این بدهی را از محل صنوبر کاری خود جبران میکنیم، الان که 4 ماه از زمان اعلام آن گذاشته هیج اتفاقی نیفتاده شاید منتظر تغییر دولت هستند ولی فعلا این اراده را من در آنها نمیبینم.
ما جلسهای را اواخر سال گذشته به اتفاق معاونان سازمان جنگلها و چندین مدیر کل برگزار کردیم، نماینده مردم ساری در مجلس شورای اسلامی نیز در این جلسه حضور داشت. ما به صورت جلسهای دست یافتیم که بر اساس آن صنایع چوب و کاغذ مازندران 303 هزار متر مکعب چوب به قیمت ریالی در سال 96 که معادل 63 میلیارد تومان است را از سازمان جنگلها طلب دارد. ما امضا کردیم نماینده مجلس امضا کرد و معاونان سازمان جنگلها نیز امضا کردند.
63 میلیارد به سال 96 است اگر همان پول را در نظر بگیریم به سال 1400 بالغ بر 160 میلیارد تومان شده است اما کارخانه که کاسب نیست، پول را بگیرد کارخانه نیازمند چوب است و سازمان جنگلها نیز چوب دارد. چوب را به قیمت کارشناسی به ما بدهند.
ما 303 هزار متر مکعب چوب را میخواهیم، همان طور که نماینده ولی فقیه در استان مازندران درخطبه نماز جمعه مازندران گفت، اینکه اکنون آن 303 هزار متر مکعب چوب چه هزینهای دارد به ما ارتباطی ندارد. ما چوب طلبکاریم به ما چوب بدهید.
ما یک مجموعه تولیدکننده هستیم جنگل را که به روی ما سه سال پیش از موعد بستید، از این سمت شرکت هم مطالباتی دارد، توقع ما این است که طلب ما را بر اساس همان قولی که خودشان دادند به ما پرداخت کنند.
ما اگر 303 هزار متر مکعب چوب را بگیریم به اندازه دو سال براحتی میتوانیم تولید کنیم و نیازی به واردات هم نداریم با همین چوبهایی که خرید کردیم ما تا دو سه سال میتوانیم تولید کرده و بنیه خود را قوی کنیم.
با این نقدینگی که ایجاد میشود با کشورهای دیگر ارتباط تجاری برقرار کرده و مواد اولیه سالهای بعد را تامین خواهیم کرد.
دولت اگر این اراده را دارد که این کارخانهها سرپا شوند، باید حمایت کند، در دورهای برخی مصرفکنندگان و رسانهها دولت را مجاب کردند با دلار 3 هزار تومانی کاغذ وارد کند، در حالیکه در مقابل کارخانههای داخلی مثل ما باید همه قطعات خود را با دلار آزاد وارد کنند. این کارخانه 15 سال قدمت دارد، ولی هر سال باید چند مرحله قطعات پوششی را از خارج وارد کند که با دلار آزاد است. چوب خارجی هم با قیمت آزاد باید تهیه شود. از طرفی هم باید با قیمتی در بازار رقابت کنم که با دلار دولتی کالا را وارد کرده است.
تعرفه گمرکی نیز برای واردات مواد اولیه تولید صفر نیست ولی برای واردات کاغذ صفر است. اگر شرایط واردات را به ما بدهند، میتوانیم براحتی تولید کنیم ظرفیت تولید تحریر ما 90 هزار تن است،
کل کتابهای درسی وزارت آموزش و پرورش 100 تا 110 هزار تن است ما خواهش کردیم آموزش و پرورش 30 تا 40 درصد ظرفیت خود را به ما اختصاص دهد. اگر این را هم همکاری نکنند، صنعت را دچار مشکل کردهاند.
میتوانیم کل نیاز به کاغذ روزنامه را تولید کنیم
با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای تولید کاغذ روزنامه هم مذاکره کردهاید؟
تیراژ مطبوعات در سالهای اخیر پایین آمده است، همین اندازه که وارد میشود کفاف بازار را میدهد اما اگر قرار بر این باشد که واردات آن را متوقف کنند، ما تعهد میدهیم که کل نیاز را تولید کنیم. ما با آموزش و پرورش میتوانیم قرارداد ببنیدم که برای سال جاری 30 درصد و برای سال آینده 100 درصد نیازشان را تولید کنیم. اگر آنها این حمایت را داشته باشند مشکلات ما تا اندازهای برطرف میشود.
تا زمانی که دولت برای واردات دلار دولتی یا هر گونه تخفیفی قائل شود؛ صنعت چوب و کاغذ نه بلکه هر صنعت مرتبط با کاغذ نیز دچار مشکل خواهد شد. من تنها زمانی میتوانم با کاغذ وارداتی رقابت کنم که هر دو از یک نرخ قیمت بهره ببریم نه اینکه یکی با دلار آزاد و دیگری با دلار دولتی.
برای تولید در کارخانه چوب و کاغذ مازندران بر اساس ظرفیت اسمی باید روزی 7 میلیارد تومان پول چوب دهیم تا بتوانیم هم سوددهی داشته و هم کارخانه روی پا بماند. این رقم زیادی است من تولید کنم و جنس خارجی هم وارد بازار شود، تولید من باید در انبار بماند ممکن است که من چند ماه دیگر آن را بفروشم اما مگر سرمایه من تولیدکننده چقدر است که بخواهم ماهها منتظر بازگشت سرمایه باشم.
در خلال صحبتهایتان به بازدید آقای رئیسی از کارخانه اشاره کردید درباره اتفاقاتی که در این بازدید رخ داد و نتایجی که داشت بگویید؟
در اواخر سال گذشته که من وارد کارخانه شدم وزیر اقتصاد بازدیدی از کارخانه داشت که در جریان این بازدید گفت که برای سال آینده هیچ ارز دولتی برای واردات کاغذ اختصاص نخواهد یافت که این خبری مسرت بخش برای تولید بود.
از آن طرف هم رئیس محترم دستگاه قضا سفری به استان و مجموعه چوب و کاغذ مازندران داشت که با دیدن خاموشی خط تولید یک گفت که انسان غصهدار میشود. چرا باید به خاطر یک تصمیم غلط، یک خط در چندین سال متوقف باشد. این واقعا برای کشور باید یک غصه باشد.
با دستور رئیس دستگاه قضا، مدیرکل دادگستری استان، مدیرکل سازمان بازرسی استان، نماینده استانداری، مدیر منابع طبیعی استان و اینجانب جلسهای تشکیل دادیم. این جلسه که بیست و یکم فروردین سال جاری در دادگستری مازندران تشکیل شد به سه مصوبه رسید؛ سه مصوبهای که سازمان جنگلها تاکنون به هیچ کدام عمل نکرده است.
مگر این سه مصوبه ضمانت اجرایی نداشتند؟
چرا، ولی برای ما نیز پرسش مطرح شد که چرا به این 3 مصوبه عمل نشده است.
نظر خود را بگذارید