مدیریت رنگ و افزایش کیفیت چاپ (قسمت هفتم) بابک شیرخانی چاقی ترام
کنتراست چاپ محاسبه دیگری از دنسیته است که با سنجش اثر تغییر در پوشش سطح مرتبط می باشد. اما در این حالت، ما با کمیت سنجی تغییر دیداری در کنتراست میان سطوح هافتون و یکدست مواجهیم. کنتراست نسبی چاپ از سنجشهای دنسیته یک رنگیزه هافتون و یکدست محاسبه می شود. هافتون باید یک تن سه چهارم معمولاً 70 تا 80 درصدی باشد. فرمول محاسبه کنتراست نسبی چاپ به صورت زیر می باشد:
اعداد حاصل نشان دهنده سطح کنتراست میان رنگ یکدست و رنگیزه می باشند؛ هر قدر مقدار بالاتر باشد، چاپ واضح تر ( sharper) یا بازتر (more open) خواهد شد. این مقادیر به طرز قابل توجهی با ضخامت لایه مرکب تغییر می کنند. اگر ما دو حد مرکب پاشی را در نظر بگیریم ( یعنی یا هیچ مرکبی روی رنگ یکدست یا رنگیزه نباشد و یا روی رنگ یکدست و رنگیزه روکش یکدست باشد)، دنسیته ثبت شده برای هر جفت یکسان بوده و بنابراین کنتراست صفر خواهد بود. در میان این دو حد، کنتراست به طور تصاعدی افزایش یافته و به سمت یک نقطه اوج پیش می رود، و بهمین دلیل است که اغلب به عنوان سنجشی برای بهینه سازی سطوح مرکب پاشی یا تعیین " شدت مرکب پاشی عادی[1]" در نظر گرفته می شود.
کنتراست سایه یک ویژگی کیفیت چاپ می باشد که بویژه در مقابل بیشتر متغیرهای تأثیر گذار بر چاپ حساس است. بنابراین می توان آن را به عنوان سنجشی مفید هنگام انجام برآوردهایی دانست که در آنها نیاز داریم تا تأثیر تغییرات را کمیت سنجی کنیم، این سنجش هنگام برآورد موارد زیر مفید است:
سنجش هم پوشانی مرکب با هدف کمیت سنجی انتقال مرکب یک مرکب روی مرکبهای قبلاً چاپ شده انجام می شود. این یکی از چندین محاسباتی است که تلاش می کند تا از دنسیتومتر برای سنجش ساده رنگ استفاده کند. این سنجشها هم مثل بیشتر سنجشهای از این دست، دارای محدودیتهایی می باشد، اما به عنوان یک مقدار قابل مقایسه مفید است.
برای تجهیز سنجش هم پوشانی، ما نیازمند یک استریپ کنترل با نمونه های نوار رنگی می باشیم که شامل سه رنگ چاپ و نیز سه اوورپرینت، بهمراه اطلاعات مربوط به ترتیبی باشند که در آن رنگها چاپ می شوند. مجموعه متنوعی از تساویهای متفاوت برای محاسبه هم پوشانی رنگ وجود دارند، اما تساوی زیر پرکاربردترین آنها می باشد:
تمام دنسیته ها از طریق فیلتر مناسب با آخرین رنگ چاپ شده سنجیده می شوند.
مقدار سنجیده شده به ندرت 100% می شود. مقادیر نوعی معمولاً بین 70% تا 90% می باشند؛ هرچه این مقدار بالاتر باشد، هم پوشانی بهتر خواهد بود. یک فرمول اندکی تغییر یافته برای سنجش هم پوشانی رنگ سوم روی دو رنگ اول بکار می رود که به صورت زیر می باشد:
در این مثال، تمام دنسیته ها از طریق فیلتر رنگ سوم سنجش می شوند.
این تساوی، سنجش دقیقی از هم پوشانی واقعی ارائه نمی کند، زیرا این فرض را پیش می آورد که قانون افزودن بکار می رود. این به آن معناست که دنسیته ترکیبی از مرکب ها، که از طریق یک فیلتر نوعی سنجیده می شود، برابر است با مقدار دنسیته های مرکبهای جاگانه ای که از طریق همان فیلتر سنجیده می شود. در عمل، این قانون روا نیست. نقص در افزودن رخ می دهد و بهمین دلیل این تساوی گاهاً به عنوان هم پوشانی ظاهری یاد می شود. دلایل نقص در افزودن عبارتند از:
تساوی های دیگری نیز برای محاسبه هم پوشانی توصیه شدند که برخی اوقات هم بکار می روند، اما این تساویها به طور قابل توجهی دقت سنجش را بهبود نمی بخشند. تساوی مورد بحث، ابزار کافی را برای نظارت بر تغییرات در هم پوشانی مهیا کرده و برای بیشتر کاربردهای کنترل مناسب می باشد.
محاسبه خطای رنگمایه و خاکستری بودن توسط توابعی نجام می شود که معمولاً در دنسیتومترهای ساخت اروپا یافت نمی شود، اما اغلب در ابزارهای ساخت اریکا دیده می شود که پروسیل[2] در GATF این سنجش را انجام داد.
هم سنجش خطای رنگمایه و هم سنجش خاکستری بودن به رنگ مرکب مربوط می شود و از آنجاییکه گفتیم که دنسیتومتر رنگ را نمی سنجد، ما باید این سنجشها را با کمی احتیاط انجام دهیم. با این وجود، آنها روش مفیدی را برای مقایسه پایداری گروه رنگ مرکب و برای چک کردن آلودگی در زمان استفاده از مرکب ارائه می کنند.
در فصل چهارم نشان دادیم که مرکبهای ایده آل رنگ فرآیند یک سوم طیف مرئی را جذب کرده و دو سوم دیگر را منعکس می کنند. دنسیتومتر می تواند جذب نورهای قرمز، سبز و آبی را برای هر رنگ فرآیند از طریق عبور از کل فیلترها بسنجد. اگر خصوصیات طیفی مرکبها و فیلترها با خصوصیات تئوریکی ایده آلشان جمع شوند، سنجشهای دنسیته برای هر رنگ باید به صورت شکل 15-8 نشان داده شوند.
شکل 15-8 سنجشهای دنسیته تئوریک برای مرکبهای ایده آل وقتی با هر سه فیلتر سنجیده شوند.
مرکبها و فیلترهای ایده آل وجود ندارند ، همواره انحراف از شرایط ایده آل صورت می گیرد. سنجشهای خطای رنگمایه و خاکستری بودن به منظور کمیت سنجی این مسأله بوسیله سنجش جذب های( دنسیته های) ناخواسته انجام می شود.
برای سنجش خطای رنگمایه لازم است تا نمونه چاپ شده از طریق هر سه فیلتر رنگی سنجیده شود. در این صورت فرمول زیر بکار می رود:
سنجشهای نوعی صورت گرفته از یک مرکب چاپ قرمز( ماژنتا) در شکل 16-8 نشان داده شده است. برای این مثال محاسبه خطای رنگمایه به صورت زیر می باشد:
خطای رنگمایه
خطای رنگمایه 42% است، اما ما باید به جهت خطا نیز توجه کنیم. جهت خطا تعیین می شود که با آن، فیلتر کمترین دنسیته را می دهد. در این حالت، رنگ مورد نظر قرمز است و بنابراین خطا متوجه قرمز می باشد. اگر دنسیتومتر برای انجام این محاسبه برنامه ریزی شود، خطا و جهت خطا را نشان خواهد داد. اگر ما خطای رنگمایه اوور پرینتها ی رنگهای فرآیند( قرمز، سبز و آبی) را بسنجیم، مقادیر خطای بسیار بالایی بدست می آیند. مقدار ایده آل در این حالت 100% است، اما حتی اگر هم پوشانی کامل باشد، این مقدار به دلایلی که قبلاً گفتیم بدست نخواهد آمد.
از سنجشهای مشابه دنسیته، می توانیم خاکستری بودن را محاسبه کنیم. دیدیم که خطای رنگمایه با تفاوت میان دنسیته کم و متوسط مرتبط است؛ اگر این دنسیته ها یکسان باشند، خطای رنگمایه صفر است، اما این ضرورتاً به این معنی نیست که مرکب ما ایده آل است. اگر یک دنسیته وارد تمامی فیلترها شود، نمایانگر جذب کامل که خاکستری می باشد، خواهد بود. بنابراین پایین ترین دنسیته فیلتر در تعیین خاکستری بودن رنگ مهم است. فرمول خاکستری بودن به صورت زیر می باشد:
[1]. Normal inking intensity
[2]. Prucil
نظر خود را بگذارید