عواملی وجود دارند که باعث می شوند پروژه های بسته بندی با شکست به پایان برسند. در این بخش چند دام معرفی می کنیم که باید مواظب آنها باشید:
طرح هایی که کاملا سنجیده نیستند
این یک منازعه دائمی در پروژه های بسته بندی می باشد. به طور ویژه دو بخش در معرض این اختلافات هستند: لیبل و درپوش. زیرا در اغلب مواقع در آخرین مرحله درباره این دو تصمیم گرفته می شود. به عنوان مثال، یک CPG دارای ابزار توزیع برای یک ظرف بود ولی بطور واضح و روشن نوع برچسب را مشخص نکرده بود. توزیع کننده، یک ظرف از پیش آماده شده را ارائه کرد تا بتواند برای برچسب هایی که روی ظرف دچار چروکیدگی می شوند، مورد مناسب را پیدا کند. مثال دیگر عدم همخوانی بین ظرف و یک درپوش مخصوص، مانند سر اسپری، میباشد. انتهای دهانه ممکن است به خوبی جا برود ولی محفظه روی کف ساز که داخل بتری می نشیند گنجایش داخلی بتری را کم می کند. توجه نکردن به این مسئله ممکن است منجر به تولید یک ظرف با گنجایش ناکافی برای مقدار مورد نظر محصول شود.
فاصله بین آنچه بازاریاب می خواهد و آنچه مهندس می تواند تولید کند، ممکن است واقعا بزرگ باشد. هنگامی که یک پروژه بصورت مبنایی با آنچه پیش از این بوده متفاوت است، برای میتینگ های مشورتی باید بودجه اضافه لحاظ شده و تلاش و پشت کار تمام بخش ها پیش از تصمیم برای شروع باید جمع شود.
بعضی مواقع توزیع کنندگان از طرف CPG ها برای موافقت با ضرب الاجل های کوتاه مدت تحت فشار قرار می گیرند که نتیجه آن نداشتن وقت کافی برای انجام کارهای ضروری می باشد. این مسئله بخصوص برای تکنولوژی های جدید که برای ایجاد کردن سازگاری به اندازه تحقیق روی مشتریان وقت می گذارند، درست است.
برای مثال،در حین تولید یک ظرف سفارشی، شرکت های CPG ممکن است از قالب های تک حفره ای که برای ساخت نمونه اول طرح به کار می آیند، صرف نظر کنند. این کار می تواند باعث ایجاد نواقص پیش بینی نشده ای در طرح نهایی شود که در صورت وجود طرح اولیه می توانست کشف و اصلاح گردد. مثال ها شامل این موارد است: بسته بندی، چه پر و چه خالی، در دست چه شکلی دارد، برچسب یا حتی رنگ نهایی بسته بندی، چطور به نظر میرسد. برای یک بسته بندی که در یک بازه زمانی کافی(معمولا بیش از شش ماه) ساخته شده است، زمان کافی برای کنترل کیفیت و کسب اعتبار اختصاص داده شده است.
هرگز تصور نکنید که یک بسته بندی که در گذشته موفق بوده است، حتی برای یک محصول یکسان، برای یک محصول جدید هم موفق عمل خواهد کرد. به عنوان یک نمونه، یک برچسب حساس به فشار از یک بسته بندی خوشبو کننده برداشته شد و در یک بسته بندی دیگر مورد استفاده قرار گرفت. سپس در زمان تولید، تماس های نگران کننده ای از سوی کارخانه گرفته شد که حاکی از ور آمدن برچسب ها بود. در نهایت معلوم شد که رنگ دانه ها و مواد ضد الکتریسیته ساکن به کار رفته در بسته بندی جدید با برچسب قدیمی ناسازگار بوده است. انجام وظایف پیش رو به جای کپی کردن از پروژهای دیگر می تواند از این فجایع جلوگیری کند.
فشار روانی ناشی از پیش بردن چند پروژه مختلف می تواند باعث ایجاد تاخیر، اشتباه، و کاهش کیفیت کلی کار شود. بهتر است پروژه ها را به ترتیب پیش ببرید تا فشار کمتری روی خود احساس کنید.
معمولا میان تامین کنندگان برچسب، ظروف، درپوش، تجهیزات، تیم طراحی و یا بسته بند های قراردادی هماهنگی کمی وجود دارد و یا اصلا هماهنگی وجود ندارد. ممکن است مشکلاتی بر اثر تصورات غیر شفاف، سهوی یا اشتباه در مورد اندازه، شکل، مواد تشکیل دهنده و ماشین آلات ظروف بسته بندی پیش بیاید. با جمع کردن تمام تامین کنندگان، تعریف توقعات شفاف و همراه کردن آنها با تیم خود، از این تنگناها به سلامت عبور کنید.
دقت پایین در چسباندن لیبل، که در وهله اول ممکن است مشکل ماشین به نظر برسد، می تواند ناشی از تفاوت هایی در اندازه و شکل ظروف باشد. همیشه تفاوت های ابعادی موجود بین بسته بندی ها را چک کنید. از تاثیر شکل بسته بندی روی کارامدی برچسب آگاه باشید. برای مثال زدن برچسب های [2]wraparound روی ظروف مخروطی شکل به شدت مشکل است.
پروژه ها وقتی شکست می خورند که در آنها کسی برای سرپرستی وجود نداشته باشد. کسی باید باشد که پروژه را از مرحله ایده تا تجاری سازی پیش ببرد. معمولا سازمان ها نمی دانند تمام اینها در تجاری سازی بسته بندی های جدید دخیل هستند. آنها به چند مشکل کوچک بر می خورند و می خواهند از پروژه دست بکشند. پروژه ها وقتی شکست می خورند که سازمان ها دیگر باوری به آنها ندارند. این لیدر ها هستند که باور ها را زنده می کنند و پروژه را در مسیر اصلی به پیش می برند.
بعضی مواقع پروژه ها به دلیل نبود اهداف مالی معین شکست می خورند. اگر نمی خواهید پول بدست بیاورید چرا به دنبال ایده هستید؟
ایده های پروژه باید بر اساس نظرات و آرای افرادی بیشتر از یک عده خاص اجرایی شود. نظرات کسب شده از تحقیقات روی مشتریان و کارگروه های مربوطه یک نیاز اساسی می باشد. همیشه زمان و منابع کافی برای تحقیق روی مشتریان اختصاص دهید.
آیا برای طراحی به درستی بودجه ریزی کرده اید؟ آیا برای تغییرات و بازبینی ها بودجه مناسب اختصاص داده اید؟ ارتباط شفافی بین طراح و کسانی که طراحی برای آنها انجام می شود ایجاد کنید. افراد و شخصیت ها در اینجا دخیل هستند و این می تواند فاجعه بارترین دلیل شکست باشد.
اگر پروژه های بسته بندی از تجارب مشتریان استفاده نکنند شکست خواهند خورد. بسته بندی باید دیده شود و سپس توجه مشتری را جلب کند و این چیزیست که باید به آن توجه کرد. اگر بسته بندی این مراحل را طی نکند و نتواند بیانگر ارزش و کاربرد محصول باشد، نمی تواند هیچ امتیازی از مشتری یا مدیریت کلان دریافت کند.
نظر خود را بگذارید